بررسی ارتباط ضرورت با گزارۀ پیشینی
نویسندگان
چکیده مقاله:
از تفاوتهای مهم بین معرفت پیشینی و پسینی این است که ما در معارف پیشینی صرفاً به حمل محمول بر موضوع پی نمیبریم، بلکه به ضرورت و الزام این حمل نیز منتقل میشویم. کانت گزارههای متافیزیکی، علمالطبیعه و ریاضی را اساساً به جهت کشف ضرورت در آنها، پیشینی تلقّی میکند و در خصوص منشأیابی برای کشف ضرورت در نحوۀ ارتباط اجزای گزاره، راهحلّ شهود را به میان میآورد. در این نوشتار، ابتدا به تعاریف معرفت پیشینی میپردازیم و سپس انتقادات کریپکی بر ملازمه بین ضرورت و پیشینی بودن را طرح میکنیم. در انتها نیز بر این نکته تاکید میکنیم که همانطور که گزارۀ پیشینی نمیتواند به تجربه تکیه کند، همچنین ممکن نیست که ناقض تجربی بتواند آن را نقض کند.
منابع مشابه
بازنگری در باب ارتباط معرفت پیشینی و ضرورت
معرفت پیشینی دارای تعاریف زیادی در فلسفه غرب دارد که رایج ترین آنها، استقلال توجیه گزاره از تجربه حسّی است. تجربه در تعریف فوق، باید به معنای تجربه حسّی ظاهری، تعبیر شود؛ چرا که در غیر این صورت، این تقسیم، از بین می رود و مصداقی برای گزاره پیشینی باقی نمی ماند. ضرورت در محلّ بحث این مقاله، به معنای وجوب است که یکی از مواد ثلاث مطرح در علم منطق است. به نظر می رسد تفکیک پلنتینجا میان ضرورت عینی و قض...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 12 شماره 48
صفحات 39- 58
تاریخ انتشار 2011-06-22
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023